No Image
خوش آمديد!
چشم و چراغ خانه ام پيوند ثابت

مادرم، چشم و چراغ خانه ام

روشنی بخش دل و کاشانه ام

ای نگاهت ، روشنای دیده ام

خنده ات، آرامش اندیشه ام

ای که آغوش تو، آغوش خدا

مهر تو، چون رحمتش بی انتها

ای نوازش های تو، آرام جان

می نماید جسم و‌ جان را پر توان

درد دل با تو، برد درد مرا

گفته هایت می کند آن را دوا

ای که میریزد شکر از خنده ات

مهربانی میشود شرمنده ات

مادرم، آسایشم مدیون تو

این دل دیوانه ام، مجنون تو

کی توانم مهر تو، جبران کنم

یا تو را از کار خود، شادان کنم

نصرالدین کریمی (مبین)

روز مادر سال ۱۴۰۰

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
زن‌که باشد؟ پيوند ثابت

زن که باشد دختری از جنس نور

رحمتی از سوی حق، غرق سرور

خواهری دلسوز و پر از عاطفه

می برد از خانواده واهمه

همسری عاشق ، دلارامی تمام

طوف همسر میکند، دائم، مدام

مادری در خانواده پر تلاش

میکند تدبیر در امر معاش

میشود مادر بزرگی بی نظیر

پخته و با تجربه، دانای پیر

 

نصرالدین کریمی (مبین)

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
یا فاطمه (س) خوش آمدی پيوند ثابت

دسته گل باغ نبی (ص)،

خوش آمدی، خوش آمدی

 

 

معشوق زیبای علی (ع)

ماه دل آرای علی (ع)

خوش آمدی، خوش آمدی

اوج تمنای علی (ع)

 

 

ای دلبر ناز علی (ع)

گنجینه ی راز علی (ع)

خوش آمدی، خوش آمدی

آوای آواز علی (ع)

 

 

 مِهر تو محراب علی (ع)

عشق تو آداب علی (ع)

آرامشی بی انتها

در قدرت ناب علی (ع)

 

 

ای جان جانان علی (ع)

سرو خرامان علی (ع)

ای ریشه ی نور خدا

در باغ و بستان علی (ع)

 

 

ای آبروی آبرو

ای آرزوی آرزو

جنت به شوق روی تو

گشته به حال جستجو

 

 

ای عشق احمد فاطمه (س)

محبوب سرمد فاطمه (س)

معشوقه ی ناز علی (ع)

ای نور بی حد فاطمه (س)

 

 

ای محور آل عبا

ای کوثر دین خدا

برجسته کرده عصمتت

چون آیه ی تطهیر را

 

 

زهرای بی همتا تویی

آن بانوی یکتا تویی

ریحانه ی باغ نبی

حوریه ی دنیا تویی

 

 

ای زهره ی زهرای ما

انسیه ی حورای ما

ای طیبه، ای طاهره

معصومه ی عذرای ما

 

 

ای سَروَر کل زنان

یکتاترین در دو جهان

ای پاره ی جسم نبی

جان امیر مومنان

 

 

ای همسر شیر خدا

پشت و پناه مرتضی

ای مادر خوب همه

دریاب ما را مادرا

 

 

ای حضرت کوثر مدد

در دانه ی داور مدد

زهرا به جان همسرت

آن ساقی کوثر مدد

 

 

زهرا (س) به حق مصطفی (ص)

حاجات ما را کن روا

از مردم اهل زمین

غم کم نما، غم کم نما

 

 

زهرا دعا کن تا خدا

رحمی کند بر حال ما

تا با ظهور مهدی ات

حاجات ما گردد روا

نصرالدین کریمی (مبین)
شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۰

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
قرار بی قراری های من پيوند ثابت

ای دلیل خلقت کون و مکان

فاطمه (س)، جان علی (ع)، پیشم بمان

آیه های زندگانیِّ علی (ع)

صبر ایزد، در وجودت منجلی

ای قرارِ بی قراری های من

همدم، شب زنده داری های من

عشق من، عشق نبی، عشق خدا

عشق جمله انبیا و اولیا

مونس شبهای تارم، فاطمه (س)

همنوای قلب زارم، فاطمه (س)

ای چراغ خانه ام، سو سو مکن

صورت نیلیِّ خود را، رو مکن

روزن امید من، بسته مشو

چون مدینه، از علی (ع) خسته مشو

بی تو من، تنهای تنها می شوم

در میان موج غم، تا می شوم

لحظه ای دیگر بَرَم، زهرا (س) بمان

آیه ی رفتن برایم، کم بخوان

لب گشا، حرفی بزن، من حیدرم

کن نگاهی، بر من و چشم ترم

زیبنت، زهرا (س) هنوزم کودکست

او برای خانه داری، کوچکست

میروی زهرا (س)، برو، اما ببین

بعد تو حیدر (ع) شود خانه نشین

 

 

 

نصرالدین کریمی (مبین)
جمعه ۱۰ دی ماه ۱۴۰۰
ساعت ۱۸

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
لالایی ای گل بالا بلندم پيوند ثابت

زده آتش ،عطش بر خیمه ی ما

امان برده ز طفلان و ز زنها

ربوده تشنگی تاب و توانم

زده آتش به جان و استخوانم

گلی دارم عطش پژمرده او را

ببین این داغ و تف، افسرده او را

ز بس از تشنگی این گل خمیده

سرش بر گردن او آرمیده

توان و تاب و طاقت برده از او

عطش این استقامت، برده از او

ز بی شیری گلم، در تاب و تب شد

ز بی آبی گلم، خشکیده لب شد

فغان کودکم بر آسمانست

ز بی آبی گلم اندر فغانست

ولی بس از عطش او‌ گریه کرده

صدایش را دگر بی مایه کرده

گل من بی صدا در تاب و تب بود

زبانش بر روی خشکیده لب بود

که ناگه یک ندا آمد به گوشش

صدای آشنا، برد عقل و هوشش

کسی زد ناله،ای مردم، غریبم

میان ناکسانی، بی شکیبم

کسی خواهد مرا، یاری نماید

حسین (ع) را کربلا، یاری نماید

زمانی که صدا، آمد به گوشش

گلم افزود، بر جوش و‌ خروشش

ز گهواره پرید و خنده ای کرد

خروشید او، ز جایش همچو یک مرد

که ای بابای بی یار و غریبم

برای اذن میدان، بی شکیبم

اگر یاور نداری، یاورت من

اگر اکبر نداری، اکبرت من

مگر من مرده ام، بی کس بمانی

کسانت رفته اند و در فغانی

بیاور مادرا، قنداق من را

بپوشان چون زره، تن پوش تن را

که بابایم شکسته پر و بال است

خمیده قد او، مانند دال است

روم میدان، که تا ثابت نمایم

بساط ظلمشان، ساقط نمایم

به خون خود کنم، امضا که مردم

نباشد با یزید، ما را تفاهم؟

پدر گفتا که ننگست ای جماعت

کنم با چون یزیدی گر که بیعت

به آغوش پدر، از بهر یاری

گلم رفت و شدم در بی قراری

پدر او را گرفت بالای دستش

به آبی تازه گردانید هستش

به ناگه چشم ناپاکی بدیدش (حرمله)

گلوی نازک او را دریدش

چنان تیر سه شعبه، کارگر شد

حسین بن علی (ع) خونین جگر شد

از آن تیری زدند اندر گلویش

در آوردند زان، چشم عمویش

گلم را، باغبان، بی جان پس آورد

مرا از کربلا شد، این ره آورد

امیدم حرمله، از دل بریدی

گلم را در میان خون کشیدی

الهی، حرمله خیری نبینی

ز دنیایت گل حسرت بچینی

لالایی ای گل باغم، علی جان

نمودی با غمت داغم، علی جان

لالایی ای گل بالا بلندم

لالایی ای رشید و سربلندم

لالایی مونس تنهایی من

لالایی ای گل زهرایی من

خداحافظ گل یاسم علی جان

عمویت شد ز رزمت شاد و خندان

خداحافظ علی، ای جان مادر

خداحافظ گل نشکفته، پرپر

خداحافظ امید و آرزویم

نگهبان تمام آبرویم

سرافرازم نمودی پیش زهرا (س)

ز رزمی که نمودی پیش بابا

رجز خواندی چنان جدت، علی جان

سپاهی شد به تو سدت، علی جان

گلم جان حسین (ع) و جان اکبر (ع)

مکن هرگز فراموشم تو اصغر (س)

“مبین” را روز محشر ای علی جان

شفاعت کن خودت در پیش یزدان

نصرالدین کریمی (مبین)
دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۰
هفتم محرم ۱۴۴۳

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
کارگر شو پيوند ثابت

کارگر شو بهر هر کاری چرا؟

هیچ کسی را خواب و خور عالی نکرد

روزِگاران گشته ام جز تنبلی

جیب مردم را کسی خالی نکرد

نصرالدین کریمی (مبین)

 

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
زندگی باید کرد پيوند ثابت

زندگی باید کرد:

گاه در پیش نگار

گاه با یک دلتنگ

گاه با یک دل نرم

گاه با یک دل سنگ

گاه با دیده ی تر

گاه در بوس و‌ کنار

گاه با حسرت و آه

گاه در فرقت یار

گاه با شور و شعف

گاه با غمزدگی

گاه با ناله و آه

گاه با دلزدگی

گاه در راز و نیاز

گاه در عشوه و ناز

گاه در شور و نوا

گاه در سوز و‌ گداز

گاه با یک‌ گل سرخ

گاه با یک‌ دل تنگ

گاه با دوری و هجر

گاه یک روز قشنگ

گاه تدبیر و صفا

گاه راهی به خطا

گاه با همت خود

گاه با درد جفا

گاه با شهد و شکر

گاه با تلخی کام

گاه با دوری و قهر

گاه با ساغر و جام

گاه با لطف و کرم

گاه بی پول و درم

گاه با پول زیاد

گاه با درد و ورم

گاه تا مرز جنون

گاه با یک دل خون

گاه اندیشه ی ناب

گاه با فکر فزون

گاه بی حوصلگی

گاه با صبر و قرار

گاه آرام و سکون

گاه در حال فرار

گاه تنها و رها

گاه با مشغله ها

گاه در جامعه ای

گاه با شایعه ها

گاه با نفرت و عشق

گاه با مهر خدا

گاه عصیان و جفا

گاه، از مهر جدا

گاه با شوق زیاد

گاه با ذوق تمام

گاه با درد فراق

گاه با هجر مدام

گاه با صبر و شکیب

گاه با شعر و ادیب

گاه با شور غزل

گاه با حس غریب

گاه در فکر محال

گاه با غور خیال

گاه با هر هوسی

گاه در اوج کمال

گاه بیداری شب

گاه بیکاری روز

گاه در رنج سفر

گاه در آتش سوز

گاه در حال قنوت

گاه اندر ملکوت

گاه با حرف زیاد

گاه با مهر سکوت

گاه با شهوت و آز

گاه در حال نماز

گاه در حال فرود

گاه در حال فراز

گاه در لذت تام

گاه در حسرت عام

گاه افسوس زیاد

گاه هم، بهره مدام

گاه در بیم و امید

گاه هم، روز سعید

گاه در اوج و بلند

گاه بختی که خمید

گاه با یک تب سرد

گاه با غصه و درد

گاه با لذت خوب

گاه با مانع و سد

گاه هم بی تو شوم

گاه بیراهه روم

گاه بیچاره شوم

گاه بیهوده دَوَم

گاه با ذکر و دعا

گاه در فقر و غنا

گاه در مستی جاه

گاه با یاد خدا

گاه شوری به سرم

گاه من در به درم

گاه هم یاد خدا

میشود بال و پرم

نصرالدین کریمی (مبین)
یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۰

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
علی ولی الله پيوند ثابت

لطف سرمد، علی ولی الله

عشق احمد، علی ولی الله

حب تو در دلم بدیها را

میشود سد، علی ولی الله

گفته ی حق بود که از جنت

دشمنت رد، علی ولی الله

هر کسی که ندارد حب تو

بدتر از بد، علی ولی الله

حب تو با عمل که آمیزد

میشود صد، علی ولی الله

دشمنت چون که منطقش خالیست

میشود دد، علی ولی الله

زد رقم نقش تو خدا گفتا

مدح بی حد، علی ولی الله

تو شدی بی نهایت خلقت

اوج ایزد، علی ولی الله

خیر مطلق تویی برای بشر

خیر ممتد، علی ولی الله

دشمنانت چو بررسی کردم

جملگی دد، علی ولی الله

شهر علم محمدی، بابی

علم سرمد، علی ولی الله

مرز باریک کفر و ایمانی

مثل سر حد، علی ولی الله

بر “مبین” کن عنایتی، بگذر

تو ازین بد، علی ولی الله

نصرالدین کریمی ( مبین)
پنج شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۰

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
عشق من کجایی؟ پيوند ثابت

عشق من کجایی؟ کجایی؟ کجایی؟ بیا

مُردم از جدایی، جدایی، جدایی، بیا

چشم خود بِدارم، بِدارم، بَرِ درگهت

تا که تو بیایی، بیایی، بیایی، بیا

از غمت شکسته، شکسته، شکسته، دلم

ده مرا رهایی، رهایی، رهایی، بیا

بی وفا دل من، دل من، ندیده وفا

تو نما وفایی، وفایی، وفایی، بیا

ای طبیب جانم، بجانت، به جان مرحمت

کن، رسان دوایی، دوایی، دوایی، بیا

بینوا دل من، دل من، دل من، دلم

در پی نوایی، نوایی، نوایی، بیا

مضطر و‌ ملولم، ملولم، ملولم ز غم

هدیه کن صفایی، صفایی، صفایی، بیا

لحظه ای نظر کن، نظر کن، نظر کن، نظر

گو‌ که کی می آیی؟ می آیی ، می آیی، بیا

در ره وصالت، وصالت، وصالت، وصال

می کنم دعایی، دعایی، دعایی، بیا

ای خدا، خدایا، خدایا، خدایا، خدا

وصلتش رضایی، رضایی، رضایی، بیا

این دلم به هجرت، به هجرت، به هجران تو

می کشد جفایی، جفایی، جفایی، بیا

این دلم به غیرت، به غیرت ، به غیرت کسی

را نشد سزایی، سزایی، سزایی، بیا

ماه من دل آراست، دل آراست، دل آراست، چرا

در خفا چرایی، چرایی، چرایی، بیا

ای “مبین” چگونه، چگونه، هنوز زنده ای

در غم و‌ جدایی، جدایی، جدایی، بیا

 

نصرالدین کریمی ( مبین)
نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ هجری شمسی
دوشنبه ۹ فرودین ۱۴۰۰

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
آینه ای از زمان پيوند ثابت

صاحب عصر، آینه ای از زمان
درد فراق تو دهد، کی امان؟
دیده ی ما، مانده به در، جمعه ها
کی شود آن جمعه، که گردی عیان؟
بانگ اناالمهدی تو مهدیا
کی برسد گوش زمین و زمان؟
طعنه ی دشمن بشنیدیم و بس
مدعیان طعنه زنندم به جان
مرهم زخم دل ریشم تویی
چشم امید همه ی مردمان
ای امل کهنه ی هر آدمی
آرزوی جمله ی پیغمبران
مادر تو فاطمه زد پشت در
ضجه ، بیا مهدی و دادم ستان
گر چه “مبین” منتظری مدعیست
در رقم منتظرانش رسان

نصرالدین کریمی (مبین) از زیاران
جمعه ۸ اسفند ۱۳۹۹

نظرات[۰] | دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

آمار

  • 0
  • 24
  • 96
  • 201,188
No Image No Image