ای اشک |
|
من بغض نهفته دارم ای اشک
صد حرف نگفته دارم ای اشک
بس درد بجان من نشسته
داغ رخ سوخته دارم ای اشک
در درد فراق یار نازم
آه و لب بسته دارم ای اشک
در راه نگار خود هماره
دو پای شکسته دارم ای اشک
رنجور ز نارفیق و نامرد
روح و دل خسته دارم ای اشک
شاکی ز خود و اسیر خویشم
زاری ز نوشته دارم ای اشک
زنگار دلم «مُبین» بریزان
افکار نپخته دارم ای اشک
*****************
وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن
نصرالدین کریمی (مُبین) از زیاران
دسته: اشعار نصرالدین کریمی (مُبین) | نويسنده: mobinkarim
|
ارسال نظر
|
|