تقدیم به یوسف فاطمه (س)
***********************
دنیا بُود زندان غم ، وقتی نباشی
افزون شود درد و اَلم، وقتی نباشی
نرگس نروید باغ من لیکن ندانم
رونق ندارد گلشنم، وقتی نباشی
هر کس رسد داد عدالت می دهد سر
بس می کند بر ما ستم، وقتی نباشی
گر چه شکسته بال و پر در راه وصلت
پایی ندارم ای صنم، وقتی نباشی
یک نرگست مستم کند با ناز چشمش
ذوقی ندارد صد اِرم، وقتی نباشی
بیشی برایم از هزاران ای کم من
صدها نباشد یک رقم، وقتی نباشی
چشمم ز بس آلوده شد، رویت ندیدم
حالم شود بد دمبدم، وقتی نباشی
کرده «مبین» گر چه قلمفرسایی تو
فیضی ندارد این قلم، وقتی نباشی
*********************
نصرالدین کریمی (مُبین) از زیاران
وزن : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
دسته: