از قول همسر علامه نقل کردند که لحظه مرگ، ایشان چشمها را باز کرد و به گوشه ای خیره شد و آن گاه سه مرتبه فرمود: توجه! توجه! توجه! و از دنیا رفتند.
آیت الله جوادى آملى ، که توفیق شاگردی حضرت علامه را داشتند از آن سالها میگوید: یادم هست سال ۱۳۵۰ بود که مىخواستم به مکه مشرف شوم ، مصادف با زمستان بود.
آن روز هم هوا سرد بود و برف مىبارید، رفتم براى عرض سلام و تودیع و خداحافظى، در زدم؛ علامه تشریف آوردند دم در؛ عرض کردم، عازم بیت الله الحرام هستم، براى عرض سلام و خداحافظى آمدهام و افزودم، نصیحتى بفرمایید که به کارم بیاید، توشهام باشد در این سفر. این آیه ى مبارکه را براى نصیحت به عنوان زاد راه قرائت کردند:
خداى سبحان مى فرماید:فاذکُرونى اَذکُرکُم ؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم!
و ادامه دادند و فرمودند: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایى مى یابد و اگر در کارى مانده است ، خداوند نمى گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقى گیر کرد، خدایى که داراى اسماء حسنى است و متصف به صفات عالیه ، البته به یاد انسان خواهد بود![۱]
مراقبت از خود
قبل از خواب، اعمالی را که در طول روز انجام داده اید بررسی کنید، هر یک از اعمالتان که خوب بود خدی را برای آن سپاس گویید و توفیق انجام بهتر آن را در روز بعد از خداوند بخواهید، اگر خدای نکرده تقصیر و یا خطایی مرتکب شده بودید، فورا توبه کنید و تصمیم بگیرید که دیگر آن را انجام ندهید .
اگر دیدید خلاف های شما متعدد است، تصمیم بگیرید فردا آن را کم کنید . مراقبه و محاسبه باید همیشه باشد .
نگهبان درونی
تصور ظهور مهدی (ع) در ردیف تصور وقوع قیامت می باشد و چنانچه اعتقاد به پاداش عمل، یک نگهبان داخلی است که به هر کار نیکو امر و از هر کار بد نهی می کند، همچنین اعتقاد به ظهور مهدی (ع) نگهبان دیگری است که برای حفاظت حیات درونی پیروان واقع بین اسلام گماشته شده است .
از بلاها نهراسید
ممکن است انسان گاهی از خدا غافل شود و خدا یک تب سخت و خطرناک چهل روزه به او بدهد، برای این که یک بار از ته دل بگوید: «یا الله » و به یاد خدا بیفتد . [۲]
آخرین نصیحت
یکی از استادان اخلاق، در خاطرهای از آخرین ملاقات با استاد خود، علامه طباطبایی میگوید: آخرین جلسه ای بود که با گروهی از بزرگان، خدمت علامه رفتیم. حال ایشان خوب نبود.
به احترام جمع نشست، ولی حرف نمیزد. جلسه طول کشید. بعداز آن جلسه، حال ایشان بد شد و ایشان را به بیمارستان بردند. لحظات آخر عمر شریف علامه بود که به ملاقات ایشان رفتیم.
ما که از اتاق بیرون آمدیم، از قول خانم ایشان نقل کردند که لحظه مرگ، ایشان چشمها را باز کرد و به گوشه ای خیره شد و آن گاه سه مرتبه فرمود: توجه! توجه! توجه! و از دنیا رفتند.
این جمله، یادآور نصیحت همیشگی ایشان بود که شاگردان خود را به مراقبت و پاسبانی از حریم دل دعوت میکردند و آن را چون تخم سعادتی میدانستند که میبایست در مزرعه دل کاشت.[۳]
عیبپوشی
یکی از شاگردان علامه طباطبایی میگوید:
«از خصوصیات علامه طباطبایی، این بود که هیچگاه از کسی بدگویی نمیکردند. در طی ۳۵ سال ارتباط با ایشان، جز بدگویی از دربار و رژیم طاغوت، حتی یکبار هم بدگویی کسی را از ایشان نشنیدم ؛ علّامه، عیب کار کسی را اظهار نمیکرد.
همچنین از جمله درس هایی که من از این مرد بزرگ گرفتم، این بود که در همه لحظات، مراقب خویش بود و کنترل خود را به دست داشت. خدا شاهد و گواه است که در این مدت از ایشان، حتی یک بار غیبت کسی و یا کلمهای تعریف و تمجید از خودشان نشنیدم».
زندگی قرآنی
اُنس و آشنایی علامه طباطبایی با ژرفای معارف قرآنی، از او عالمی ربّانی ساخته بود که جلوههای رفتاریاش، همگی از تأثیرپذیری از قرآن حکایت داشت.
همراهان علامه و شاگردان ایشان در باره استاد خود چنین میگویند: «سیره زندگی علامه طباطبایی با قرآن آمیخته بود؛ یعنی با قرآن زندگی میکرد، با قرآن میاندیشید، شاگرد خوب قرآن بود، با قرآن معارف الهی را در مییافت، با قرآن سخن میگفت، و با قرآن مطلب مینوشت ؛ یعنی تمام شئون زندگی این عالم ربانی را، وحی خدا رهبری میکرد».
دگرگونی با تلاوت آیات
یکی از همراهان علامه طباطبایی که در نگارش و ترجمه تفسیر المیزان در کنار علامه بود، درباره تأثیرپذیری علامه طباطبایی مینویسد: «علامه طباطبایی، قرآن را در خود پیاده کرده بود.
وقتی در تفسیر قرآن کریم به آیات رحمت یا غضب و یا آیات توبه برمیخوردیم، ایشان متقلب میشد و اشکش جاری میگشت و سعی میکرد آن را از من مخفی نگه دارد.
یکبار در زمستان، پشت کرسی نشسته بودیم و به مقابله تفسیر فارسی با عربی میپرداختیم که به آیهای در باب توبه و رحمت پروردگار و آمرزش گناهان رسیدیم، ایشان نتوانست به گریه بیصدا بسنده کند و سرش را پشت کرسی پایین آورد و شروع کرد به بلند گریه کردن».
لطف امام رضا علیه سلام محسوس است
همه امامان (علیهم السلام) لطف دارند، اما لطف حضرت رضاعلیه سلام محسوس است. همه امامان معصوم (علیهم السلام) رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا(علیه سلام) ظاهر است.
انسان هنگامی که وارد حرم رضوی (علیه سلام) می شود، مشاهده می کند که از در و دیوار حرم آن امام (علیه سلام) رأفت میبارد.
جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد. ما از پناه امام هشتم جای دیگر نمیرویم. طبیب برای چه مطب باز میکند؟ برای اینکه بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند.
این جا هم دارالشفای آل محمد (علیهم السلام) است. امام رضا(علیه سلام) طبیب الأطباء است.
پی نوشت ها :
[۱] – یادها و یادگارها به نقل از پایگاه حوزه
[۲] – نقل ازپایگاه حوزه
[۳] – ماهنامه گلبرگ به نقل ازپایگاه حوزه
منبع:
تبیان زنجان
پایگاه جامع شهید استاد مطهری
سایت باشگاه اندیشه
تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان
دسته: