No Image
خوش آمديد!
خیلی خسته‌ام ! پيوند ثابت

 



قصه خورشید و گل/ شفیعی کدکنی( دفتر شعر زمزمه ها)

مردم از درد و به گوش توفغانم نرسید

جان ز کف رفت و به لب راز نهانم نرسید

 

گرچه افروختم و سوختم و دود شدم

شکوه از دست تو هرگز به زبانم نرسید

 

به امید تو چو آیینه نشستم همه عمر

گرد راه تو به چشم نگرانم نرسید

 

غنچه ای بودم و پر پر شدم از باد بهار

شادم از بخت که فرصت به خزانم نرسید

 

من از پای در افتاده به وصلت چه رسم

که به دامان تو این اشک روانم نرسید

 

آه ! آن روز که دادم به تو آیینه دل

از تو این سنگ دلی ها به گمانم نرسید

 

عشق پاک من و تو قصه ی خورشید و گل است

که به گلبرگ تو ای غنچه لبانم نرسید

 

***

اینجا- سید علی صاالحی (کتاب شعر سمفونی سپیده‌ دم)

از چلچله‌ خوانی کلاغ و

نرگس‌ نمایی خر زهره خسته ‌ام

خسته ‌ام از آواز های ناخوش خولی‌ ابن‌ یزید

از تقسیم نور

به سیاهی، خاکستری، سپید

اینجا

وقتی حشرات

راه به رویای سیمرغ و ستاره می‌ برند

نگفته پیداست که عنکبوت

چه تاری برای تحمل پروانه تنیده است

خسته‌ام

خیلی خسته‌ام

***

الفبای درد- قیصر امین پور( کتاب شعر تازه ها)

الفبای درد از لبم می تراود

نه شبنم که خون از شبم می ترواد

 

سه حرف است مضمون سی پاره ی دل

الف لام میم از لبم می تراود

 

چنان گرم هذیان عشقم که آتش

به جای عرق از تبم می تراود

 

ز دل بر لبم تا دعایی بر آید

اجابت ز هر یاربم می تراود

 

ز دین ریا بی نیازم بنازم

به کفری که از مذهبم می تراود

 

***

حسین منزوی ( دفتر شعر از کهربا و کافور)

چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی

بلندمی پرم اما ، نه آن هوا که تویی

 

تمام طول خط از نقطه ی که پر شده است؟

از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی

 

ضمیرها بدل اسم اعظم اند همه

از او و ما که منم تا من و شما که تویی

 

تویی جواب سوال قدیم بود و نبود

چنانچه پاسخ هر چون و هر چرا که تویی

 

به عشق معنی پیچیده داده ای و به زن

قدیم تازه و بی مرز بسته تا که تویی

 

به رغم خار مغیلان نه مرد نیم رهم

از این سفر همه پایان آن خوشا که تویی

 

جدا از این من و ما و رها ز چون و چرا

کسی نشسته در آنسوی ماجرا که تویی

 

نهادم آینه ای پیش روی اینه ات

جهان پر از تو و من شد پر از خدا که تویی

 

تمام شعر مرا هم ز عشق دم زده ای

نوشته ها که تویی نانوشته ها که تویی

 

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان

نظرات[۰] | دسته: گلچین شعر | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
رمز این همه محبت چیست؟! پيوند ثابت


امام علی

رمز محبت را هنوز کسی کشف نکرده است؛ یعنی نمی توان آنرا فرموله کرد و گفت اگر چنین شد چنان می شود و اگر چنان شد چنین، ولی البته رمزی دارد. چیزی در محبوب هست که برای محب از نظر زیبایی خیره کننده است و او را به سوی خود می کشد. جاذبه و محبت در درجات بالا «عشق» نامیده می شود. علی محبوب دلها و معشوق انسانهاست، چرا؟ و در چه جهت؟ فوق العادگی علی در چیست که عشقها را برانگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و رنگ حیات جاودانی گرفته است و برای همیشه زنده است؟ چرا دلها همه خود را با او آشنا می بینند و اصلاً او را مرده احساس نمی کنند بلکه زنده می یابند؟.

مسلماً ملاک دوستی او جسم او نیست، زیرا جسم او اکنون در بین ما نیست و ما آن را احساس نکرده ایم. و باز محبت علی از نوع قهرماندوستی که در همه ی ملتها وجود دارد نیست. هم اشتباه است که بگوییم محبت علی (ع)از راه محبت

نظرات[۰] | دسته: نور خدا | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
۴۶ اصل در مدیریت خانواده مهدوی (۱) پيوند ثابت

 


خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، نیازمند نظم و

نظام، مدیریت و تدبیر و اعمال اصول و قوانینی خاص

در جهت رشد و تعالی و پرورش انسان‌های تعالی‌خواه

است. در اینجا، تعدادی از مهم‌ترین اصول مدیریت

خانواده را مرور خواهیم کرد.

 


خانواده اسلامی

در یک خانواده مهدوی، مهم‌ترین قوانین حاکم بر زندگی «خداگرایی»، «ولی گرایی» و به دنبال آن، «والا گرایی» (۱) اخلاقی است.

قانون «خدا گرایی» با تفکر توحیدی و زندگی توحیدی شکل می‌گیرد. در همین خصوص، شهید مطهری (ره) در دو گفتار ارزشمند، دو مبحث «خدا در اندیشه‌ی انسان» و «خدا در زندگی انسان» را ارائه می‌دهند. قانون «ولی گرایی» با شناخت و معرفت امام زمان (ع) و تنظیم زندگی بر اساس سیره‌ی مبارک حضرت و خواسته‌ها و رضایت ایشان تحقق می‌یابد؛ و قانون «والا گرایی» با اخلاق‌محوری و رعایت اصول مدیریت خانواده، عینیت خواهد یافت. رعایت این اصول، سطح فرهنگ و معنویت خانواده را بالا برده و به تعالی می‌رساند.

در اینجا، تعدادی از مهم‌ترین اصول مدیریت خانواده را مرور خواهیم کرد.

۱٫ اصل محبت‌ورزی (گنج زندگی)

قال علی (ع): (أنفَعُ الکُنُوزِ مَحبَّهُ القُلُوبِ.)(۲) «پر سودترین گنج‌ها (به دست آوردن) محبت دل‌هاست.»

خانه، آشیانه‌ی کوچک عشق و میدان بزرگ تبادل عواطف و احساسات و بانک مهرورزی است، لذا همه‌ی اعضای یک خانه باید در این بانک سرمایه گذاری‌های بلندمدت داشته باشد تا بتوانند همواره از حساب جاری خود محبت‌های خالصانه را دریافت و پرداخت کنند.

۲٫ اصل عدالت محوری

خانه و خانواده هم می‌تواند به کشوری کوچک که درگیر جنگ‌های داخلی است تبدیل شده و عرصه‌ی ظلم و حق‌کشی گردد و هم می‌تواند مدینه‌ی فاضله‌ای شود که عدالت در سرتاسر آن حاکم است. انتخاب هر یک از این دو تصویر، بر عهده‌ی اعضای خانواده است. اما پیشه‌کردن عدالت در ارتباطات، برخوردها و مسائل زندگی، از عوامل پایداری یک خانواده محسوب می‌شود.

۳٫ اصل لذت جویی و تمتّع

خداوند متعال در انسان‌ها غریزه و میل جنسی قرار داده و محدوده پاسخگویی به این نیاز طبیعی را تنها حریم ازدواج، مقرر فرموده است. در نظام تربیتی اسلام، یکی از اهداف ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای مشروع غرائز و درک لذت‌های حلال می‌باشد که بجاست کانون یک خانواده برای زن و شوهر در این خصوص، محیطی پاسخگو باشد. بدیهی است در صورت ارضای صحیح غرائز در حریم زناشویی خانه، جامعه از آفات و روابط نامشروع تا حد بسیاری مصون می‌ماند، چنانچه علت بسیاری از ناهنجاری‌های جنسی اجتماع، عدم تشکیل خانواده و یا عدم ارضای کافی در چارچوب ازدواج می‌باشد.

۴٫ اصل تقسیم کار

یکی از اصول مدیریت خانه و خانواده، تقسیم عادلانه و منصفانه کارها بین همه‌ی اعضاء می‌باشد، به گونه‌ای که هر کس به نوبه‌ی خود سهمی از وظایف خانه را بر عهده گیرد، چنانچه پیامبر (ص) در تقسیم کارهای خانه، کارهای بیرون از منزل را بر عهده‌ی حضرت علی (ع) و کارهای درون خانه را بر عهده‌ی حضرت زهرا (س) گذاشتند.

خانواده همسر

۵٫ اصل عفو و صفح

قرآن کریم می‌فرماید: (وإن تَعفُوا و تَصفَحوا و تَغفِرُوا فَإنَّ اللهَ غَفورٌ رحیمٌ) (۳)

«اگر (آنان را) عفو کرده، چشم‌پوشی کنید و ببخشید. پس خدا هم (در حق شما) آمرزنده و مهربان است.»

درنتیجه‌ی عمل به این اصل، نه تنها نباید ناراحتی‌ها، آزردگی‌ها

نظرات[۰] | دسته: آشنايي بيشتر با دين مبين اسلام | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
معرفت امام و راه‌های رسیدن به آن پيوند ثابت


 

امام زمان

 

هدف از آفرینش، بندگی خداوند، و اساس و پایه این بندگی نیز، شناخت خداوند است. عالی‌ترین تبلور این شناخت، در شناخت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) و اوصیای آن حضرت می‌باشد؛ زیرا آدمی از طریق پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) می‌تواند آموزه‌های دینی را فرا گیرد و از همین دانش و آگاهی به خدای متعال معرفت و شناخت پیدا کند.


امام باقر(علیه السلام) فرموده‌ است: «همانا کسی خدا را بندگی می‌کند که به او شناخت داشته باشد … [مراد از شناخت خدا]، تصدیق خدا و رسولش و پیروی از علی(علیه السلام) و امام دانستن سایر امامان و برائت از دشمنان آنان است و خدا این‌گونه شناخته می‌شود». (۱)

بنابراین شناخت امام نه تنها از شناخت خدا جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن نیز

نظرات[۰] | دسته: نور خدا | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
امام عصر، لازمه حیات زمین پيوند ثابت


امام زمان

شیعه معتقد است که برای ادامه حیات انسان‌ها در کره زمین، وجود یک حجت الهی، امری ضروری و حتمی است؛ زیرا ادامه حیات بشر بدون درک فیض از مبدأ فیاض میسر نیست. برای بشر مادی و خاکی، امکان درک فیض بلاواسطه خداوند ممکن نیست. بنابراین آدمی در ادامه حیاتش به یک واسطه محتاج است که فیض را از مبدأ فیاض بگیرد و به نیازمندان برساند.


آن واسطه باید کسی باشد که جنبه الهی و معنوی او قوی‌تر و بالاتر از جنبه جسمانی او باشد و او، همان کسی است که در مسیر کمالات به جایی رسیده است که قابلیت درک فیض را دارد.

شیعه این شخص را معصوم و منزه از هر آلودگی می‌داند و به عنوان حجت خدا بر خلق می شناسد و معتقد است اگر حجت خدا در زمین نباشد، ‌زمین اهلش را هلاک خواهد کرد؛ چنان‌که در سخنی از امام باقر(علیه السلام) آمده است:

«لَو أَنَّ الإمامَ رُفِعَ مِنَ الأرضِ ساحَهً لَمَاجَت بِأَهلِهَا کَمَا یمُوجُ البَحرُ بِأهلِهِ؛ اگر زمین ساعتی خالی از امام بماند اهل خود را فرو خواهد برد و چون دریایی که به موج اهلش را مضطرب و بی‌قرار سازد، در موج و اضطراب افتد».(۱)

 

امامت، امری مستمر

نظام امامت، نظامی الهی و انقطاع‌ناپذیر است و دوره فترت ندارد. نبود امام و حجت خدا مساوی است با نابودی و هلاکت انسان در

نظرات[۰] | دسته: نور خدا | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
روز امامت امام زمان(عج) دقیقا چه روزی است؟ پيوند ثابت


 


تعیین امامت امامان دوازده گانه از طرف خداوند متعال بوده است . چرا که مسأله امامت یک مسأله الهی است و جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) باید از طریق وحی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) تعیین گردد، امام یک رهبر عادی نیست…

 


ظهور

امروز روز نهم ماه ربیع الاول است، روزی که با عنوان روز به امامت رسیدن آقا امام زمان (عج) جشن گرفته می شود.

می خواهیم بررسی کنیم که دقیقا تاریخ به امامت رسیدن ایشان چه زمانی بوده است ؟ و بزرگ داشت روز نهم ربیع چگونه است ؟

 به کتب روایی که مراجعه می کنیم می بینیم که آغاز امامت امام زمان (عج) مقارن است با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ،یعنی به محض شهادت امام حسن عسکری امام بعد به امامت می رسند و شهادت ایشان نقطه آغاز امامت حضرت مهدی عج می باشد.(أصول الکافی / ترجمه کمره‏اى، ج‏۲، ۸۷۱)

و عده ای هم معتقدند که روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام روز نهم ربیع الاول است که این قول مشهور نیست . و در این منابع هم همان روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام را روز آغاز

نظرات[۰] | دسته: نور خدا | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
سالروز آغاز امامت امام زمان (عج) پيوند ثابت
سالروز آغاز امامت امام زمان (عج)

نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است، بلکه آغاز دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می آید. در سال روز نهم ربیع الاول که یادمان آغاز امامت ولی عصر علیه السلام است.

تصمیم گرفتیم در چند سطر کوتاه به رخ دادهایی که پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا روی داد، اشاره کنیم.

* * *

روز جمعه، هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هـ.ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید. این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادتشان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامه های بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند. خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند. به گفته مورخان، در روز شهادت امام علیه السلام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.

 بر اساس گفته شیخ صدوق، خود امام زمان علیه السلام با کنار زدن

نظرات[۰] | دسته: نور خدا | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
شعرم چقدَر پیام دارد؟! پيوند ثابت

 


اشعار طنزی از سعید سلیمان پور ارومی، معصومه پاکروان و عباس احمدی.

شعرم چقدَر پیام دارد؟!(طنز)

میز باوفا! سعید سلیمان پور ارومی

 

یکی از بزرگان به شکلی تمیز

شنیدم که چسبید عمری به میز!

 

چو گیسویِ مه‌طلعتانِ «طراز»

مدیریت و عمر او شد دراز

 

به هنگام نزعش ز خویشان کسی

برآن میز زد زور بیجا بسی

 

نشد کَنده میز از برِ  محتضر

مگر شد از آن محتضر را خبر

 

بزد شیشه قرص را  بر سرش

که میزش نگردد جدا از برش

 

همه در عجب چون پس از مرگ نیز

نداد از کف خویش دامان میز

 

نگو میز بر کس ندارد وفا

تو بنگر وفاداری میز را

 

شده میّت و میز با هم کفن

در این کار حیران شده  گورکن

 

جدا کردنش چون نه مقدور شد

به همراه آن میز در گور شد!

 

معصومه پاکروان:

 

تورا از بین صدها گل من احمق جدا کردم

                                                   نفهمیدم غلط کردم من از اول خطا کردم

…شدی نزدیک وهی گفتی ضرر حالا ندارد که

                                                 پسندیدم تو را، من هم ولی  نازو ادا کردم

 شد آغاز ارتباط ما بدون فکر وبی منطق

                                             لگد کردم غرورم را ووجدان را رها کردم

پیامک می زدی هرشب سر ساعت دقیقاً ۹

                                            خودت را کشتی وآخر شمارا تو صدا کردم

وکم کم این پیامک ها عجیب ومهربان تر شد

                                              ومن هم قصر پوشالی برای خود بنا کردم

نشستم در خیالاتم زدم تاریخ عقدم را

                                           ود ر رۆیا دودستم را فرو توی حنا کردم!

به فکر مهریه بودم جهازم را چه می چیدم

                                           من احمق ببین حتی که فکر شیر بها کردم

از آن شب ساعت ۹ من پیامک می زد م هرشب

                                           خودم با سادگی هایم عروسی را عزا کردم

…شدی تو بی خیال ومن شدم هی بی قرار تو

                                         تو هی برمن جفا کردی، من احمق وفا کردم

ولی رفتم به یک مسجد، بلاتکلیف ومستأصل

                                            برای آن که برگردی فقط نذرودعا کردم

جواب آمد که: «واثق شو به الطاف خداوندی

                                        مگرکوری ندیدی که به تو عقلی عطا کردم؟»

…من امشب بی خیال تو ردیف وقافیه هستم

                                   تو کاری با دلم کردی که فکرش رو نمی کردم !

 

در مدح هدیه! سعید سلیمان پور ارومی

 

در تن خسته و دلمرده من جان ،هدیه!

شام تاریک مرا چون مه تابان ،هدیه!

 

همچو بلبل به نوا آمدم از عشق رخش

باغ آمال مرا سنبل و ریحان ،هدیه!

 

«پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت»

روز مادر بدهد تا که به مامان ،هدیه!

 

هدیه خوب است که همسایه به همسایه دهد

من به همسایه دهم «شاعر» و «چوگان» ،هدیه!

 

مُهره مارش اگر نیست چسان ظرف سه‌سوت

مِهر خود را فکنَد در دل انسان ،هدیه!

 

من به کارایی او یکسره ایمان دارم

چه کسی گفته که غارتگر ایمان،هدیه!

 

به یکی «کارت» که آزار کسش در پی نیست

زحمتی می‌کشد از مردم نادان ،«هدیه»!

 

«کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت»

مگر آن‌وقت که دادیم به ایشان ،هدیه!

 

پول چایی که ندادیم ولیکن دادیم

استکان-نعلبکی،قوری و فنجان ،هدیه!

 

آشنا چون به قوانین اداری باشد

در ادارات کند مشکلم آسان ،هدیه!

 

نه فقط بهر مدیران و معاونهاشان

گاه دادم به نظافتچی و دربان ،هدیه!

 

آنچه اصل است بدانید فقط قانون است

لیک تکمیل‌گرش-در حد امکان- هدیه!

 

هم از اینسو به همه هدیه، فراوان دادیم

هم از آنسوی گرفتیم فراوان ،هدیه!

 

ظاهرِ ساده ولی باطنِ خاصی دارد

داخل «کارت» چه زیبا شده پنهان ،«هدیه»!

 

ناگهان خنده‌زنان می‌پرد از «کارت» برون

سورپریزی شود از بهر مدیران ،«هدیه»!

 

ردّ احسان نتوان کرد زمانی که کسی

بدهد بهر تو از بابت احسان ،هدیه!

 

چونکه با رشوه ملعون کَمکی همشکل است

گاه در محکمه کلاً شده کتمان ،هدیه!

 

تو به اشخاص، بُنِ البسه دادی هدیه          

داده قاضی به تو پیژامه زندان،هدیه(!)

 

*

بس عجب نیست گر امشب سخنم شیرین است

که در این شعر و غزل شد شکرافشان ،هدیه!

 

شخص شخیص- عباس احمدی

 

آنکس که به دست وام دارد

در بورس دو صد سهام دارد

 

اوقات فراغتش زیاد است

ده دیش به پشت بام دارد

 

همواره سری درون سایتِ

سه نقطه و دات کام دارد!

 

بر  دیدن فیلم‌های سیما

البته هم التزام دارد

 

گه محو جوانی زلیخاست

گه کف به لب از قطام دارد!

 

ویلای فراخ! در لواسان

که مرغ و خروس و دام دارد

 

کابینت MDF ندارد

اما سند بنام دارد

 

آنجا همه روزه با نگارَش

دیم دارم دارادام دارام دارد

 

ده مدرک دکترا و ارشد

از کالج داش غلام! دارد

 

از بس‌که لیاقتش زیاد است

چندین پُست و مقام دارد

 

حاجت به بیان نباشد البت

کاین پست علَی‌الدوام دارد

 

خسته شده بسکه رفته عُمره

 عزم سفر سیام دارد

 

خود از اثرات اسکناس است

گر حرمت و احترام دارد

 

نه لنگی عواید حلال است

نه وحشتی از حرام دارد

 

این شخص شخیص اگرچه طشتی

افتاده ز روی بام دارد

 

با این همه باز اعتباری

در قاطبه نظام دارد

 

از خیل خواص بودنش را

از صدقه سر عوام دارد

 

از لطف خدا به اهل فقر است

این ملک اگر قوام دارد

 

خواننده خوب حال کردی

شعرم چقدَر پیام دارد؟!

 

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان

 


منبع: وبلاگ های صاحبان اثر

نظرات[۰] | دسته: طنز | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
طنز و ایجاد طنز از راه تضاد پيوند ثابت


طنز و ایجاد طنز از راه تضاد در داستان های احمد محمود

 


یکی از شیوه های بسیار هنرمندانه که برخی نویسندگان با تسلّط  وتوانایی کافی از آن بهره برده اند؛ توصیف از راه ایجاد تضاد است که گاه با بیانی طنزآلود؛ هرچند تلخ همراه می شود و صحنه هایی بدیع را خلق می کند.

احمد محمود

طنز در لغت به معنی مسخره کردن و طعنه زدن و در اصطلاح اثری ادبی است که جنبه های بد رفتار بشری، ضعف های اخلاقی و فساد اجتماعی یا اشتباهات انسان را با شیوه ای تمسخرآمیز و غیرمستقیم بازگو می کند. شاعر یا نویسنده طنزپرداز با هدف اصلاح ناهنجاری های اخلاقی و نابسامانی های اجتماعی، به تسمخر اشخاص، آداب و رسوم و مسائل موجود در جامعه می پردازد . بیشتر آثار طنز آمیز جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و نشان دهنده اعتراض طنز پرداز نسبت به اوضاع و احوال حاکم بر جامعه است[۱].

احمد محمود در داستان نمادین”‌ چشم انداز”‌ ، از مجموعه ”‌ پسرک بومی “، داستان مردم شهری را روایت می کند که نمی میرند و « مرده بازی» را کشف می کنند. آنها با راهنمایی « مشاور»

نظرات[۰] | دسته: طنز | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 
تکامل شعر نو از نیما تا به امروز پيوند ثابت

 


متوازن بودن شخصیت و قلم ادبا و اندیشه و زبان گویای آنان به سهولت توانست نه سبک که از طرز و روش بهره می‌جوید بلکه مکاتبی با شاخک‌هایی بدیع و نظام‌مند را بیافریند.

تکامل شعر نو از نیما تا به امروز

با نگاهی فرارونده به تاریخ و هنر شعر در سرزمین کهن بوم ایران این فهم به ذهن خطور می‌کند که در ازمنه تاریخ، شعرایی یکی پس از دیگری آمده‌اند و در این میدان پر افت و خیز گام‌هایی بلند را برداشته‌اند که بر همه اهل ادب و هنر مبرهن است و آنچه این میدان نابهنگام و پرشورتر از معمولی را در بین شعرا متمایز کرده، همین که هر کدام از این شعرا در میدانی خاص میدان داری کرده‌اند. (به تعبیری نه میدان‌ها یکی بوده و نه تاختن‌ها در این میدان‌ها)

لذا امروزه همه قبیله شعر و ادب می‌دانند که همین متفاوت جلوه دادن اندیشه و زبان شعرایی از قبیل فردوسی، رودکی، حاف۱ سعدی، مولانا، صائب، بیدل، نظامی گنجوی و… بوده‌اند که شعریت تاریخی ادبیات ایران را بنا کرده‌اند.

متوازن بودن شخصیت و قلم ادبا و اندیشه و زبان گویای آنان به سهولت توانست نه سبک که از طرز و روش بهره می‌جوید بلکه مکاتبی با شاخک‌هایی بدیع و نظام‌مند را بیافریند. این آفرینش که از ماهیت

نظرات[۰] | دسته: آشنایی با ادبیات فارسی | نويسنده: mobinkarim | ادامه مطلب...

 

No Image
No Image No Image No Image
 
 
 

آمار

  • 0
  • 172
  • 592
  • 213,973
No Image No Image